هفت شهر سینما با جیرانی!
 
درباره وبلاگ


افکار آزاد=برداشت درست از زندگی...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 102
بازدید دیروز : 60
بازدید هفته : 264
بازدید ماه : 261
بازدید کل : 160876
تعداد مطالب : 204
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



سقوط آزاد




نمی دانم چه شد که دست به قلم بردم این بار از هفت بنویسم. برنامه نه آنچنان کم مخاطب که جمعه شب های مان را با آن می گذرانیم و بعید می دانم تنوع بخش های متعدد برنامه به نحوی توجه سینمادوستان را بر نیانگیزد! اما نکته مهم تر را با سوالی آغاز می کنم و آن اینکه "هفت" دنبال چه چیزی می گردد؟ آیا آرمان هفتی ها پیشبرد سینمای ایران با رویکردی سیاسی است و آیا اصلا هفت فریاد سینمای ایران است؟

همانطور که شما کم وبیش پای برنامه نشسته اید، هفت پروسه ای است جذاب در جهت دهی افکار مخاطبان به حقیقت سینما نه واقعیت آن. هفت پرده ای ضخیم است که روی آن حقایق وارونه و تحریف شده به اکران در می آیند و خالصی ها اجازه انعکاس نمی یابند. هفت تلاش خامی است که مع الاسف مدتی جامه مظلوم نمایی بر خود پوشانده و با تخیلات ذهنی آقای مجری مسیری سکولار درپیش گرفته است که در آن قرار نیست از مسیر تخریب به تقریب برسیم.

چیزی که جیرانی روی آنتن می برد فضایی دلخواه از پنداشته های جماعتی لوکس نشین است که در سایه ی رو به آفتاب "خانه سینما" تصمیم به چنگ اندازی مستقیم و به کنترل درآوردن و منطقی جلوه دادن فعالیت های غیرقانونی این خانه گرفته اند و از آنجا که کمیسیون فرهنگی مجلس مان تازه از خواب غفلت بیدار شده و بنیاد های تفکر قبیله خانه سینمایی ها به بیش از ۸۰ درصد اهالی سینما نفوذ کرده است پروژه طولانی مدت مظلوم نمایی بهترین گزینه برای حفظ موجودیت جیرانی هاست. لذا در این کبری و صغری دقیق چرا نباید امثال رسایی در هفت کوبیده و نقد ناجوانمردانه شوند؟ چرا بازیگران هرچه در فضای باز تریبون عوامل جیرانی به ارزش ها می تازند و با تسامح از کنار گاف های خانه سینما می گذرند کسی اعتراضی ندارد؟

چون همه در هفت صاحب خانه اند و این ۸۰ درصد احساس غریبی که ندارند هیچ پشتوانه بزرگی هم دارند. چون برنامه مال آن هاست. چون جیرانی برای این برنامه وظایفی دارد که از همه مهم تر به قول خود او رودررو کردن منتقدین صددرصد سینمای کنونی با معاونت سینمایی است! در سخنی روان تر می توان گفت دست وپازدن بیش از گذشته عوامل سینمای ایران معنایی جز واهمه حذف خانه سینما و به کرسی نشستن موهبت فوق العاده "سازمان سینمایی" ندارد. درنتیجه گرایش جیرانی ها به دست آویزهایی چون هفت بعنوان تریبونی آزاد از رسانه ملی برای ایجاد صمیمیت با مردم و برای اثبات موجودیت درحال سقوط، امری طبیعی و حساب شده است.

هفت، گمشده ای ندارد. یعنی هفت درصدد ارتقای سینمای ایران نبوده و نخواهد بود. چون درد سینمای ما از ناحیه آمار فروش فیلم، نظرسنجی های پیش پاافتاده، مقواگفتن های فراستی و ... نیست! درد ما هسته اتصال سینما با گمشده حقیقی آن است که قرار است روزی معنای این جمله آیت الله جوادی آملی حفظه الله را درک کند که: "اگر قرار بود در آخرالزمان پیامبری ظهور کند، زبان وی زبان سینما می بود". قرار است روزی به حسرت فرصت های سوخته اش بنشیند که چطور در حباب روشنفکری از دریای فقه شیعه تهی ماندیم؟ روزی ساختن زیر نور ماه آخرین کار میر کریمی باشد. کیارستمی به ساختن ایران بیاندیشد و بس. گلشیفته ها از خودشیفتگی در آیند و سلحشورها بصیرت یابند...

به یاد می آورم این جمله علی رویین تن را که دلشکسته اش در ذهن همه ما ثبت شده است: "آقا (رهبر انقلاب) خیلی غریبه .. نه این طرف می فهمن آقا رو نه اون طرف.. آقا بین ما بچه هاش هم غریبس ..." 
یک سوال: براستی ما چقدر با مبانی سینمایی حضرت آقا در این هنر انس داریم؟؟!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 12:19 ::  نويسنده : یکی