درباره وبلاگ


افکار آزاد=برداشت درست از زندگی...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 117
بازدید هفته : 708
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 166589
تعداد مطالب : 204
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



سقوط آزاد




افشاي جزئيات محرمانه پرونده‌ پيچيده BBC فارسی در تهران+تصاویر

به گزارش ندای انقلاب به نقل از گرداب: مركز بررسی جرائم سازمان يافته سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جزئياتي از عمليات چشم روباه مربوط به فعالیت های شبکه بی‌بی‌سی فارسی در ایران را منتشر كرد.

در اطلاعيه اين مركز با اشاره به نقش‌آفريني فعال، موثر و سیستماتیک شبكه بي‌بي‌سي در جريان جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران همراه با حمايت مالي و پشتيباني مادي از جریان ضد انقلاب آمده است: اين شبكه بر اساس رویکرد جدید استعماری دولت انگلیس با استفاده از شيوه‌هاي نوين و پيچيده اطلاعاتي اقدام به راه‌اندازي و تشكيل شبكه درهم تنيده اطلاعاتي با هدف و كاركرد جمع‌آوري اطلاعات خاص و هدفمند كرده است.

...

فناوری اطلاعات

ادامه مطلب ...


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : یکی



      فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغیرِ وَالْكَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی كُلِّ مُوَحِّدٍ.


      ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ.

       مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِالله رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.


         هان مردمان! بدانید این آیه دربارۀ اوست. ژرفی آن را فهم كنید و بدانید كه خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان كه به نیكی از ایشان پیروی می كنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر كوچك و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یكتاپرست لازم شمرده است.

        [هشدار كه] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باوركننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.

       هان مردمان! آخرین بار است كه در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست كه اكنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز كه خدا و رسول او را دیدار كنید دوام دارد.(1)




     پیامبر ما (که درود و سلام خداوند بر او باد) در تاریخ 28 /ماه صفر /سال 11 هجری رحلت کردند، 18 ذی الحجّه تا 18 صفر می شود دو ماه، و تا 28 هم ده روز دیگر، یعنی دو ماه و ده روز، از روز عید غدیر تا رحلت پیامبر دو ماه و ده روز گذشت.
     وقتی تصوّر می کنم که پیامبر با چه موکّداتی در واقعه غدیر حضرت امیر رو امام همه معرفی نمودند، و به این هم اکتفا نکردند، بلکه از همه بیعت گرفتند برای اطاعت از حضرت امیر، حتّی زنها هم با دست گذاشتن در ظرف آبی که دست مولا در اون بود، با ایشان بیعت کردند. (این بخٍّ بخٍّ لک یا علی به قدری صریح بود که در تاریخ ماندگار شد
). با این حال مردم اون زمانه چطور با خودشون کنار اومدند؟ چطور فراموش کردند پیام رسول الله را که می فرمودند (وَ اِنقَادُوا لِاَمرِ رَبّکُم)؟
     پس این امر ربّ و پروردگار ماست که بر زبان رسولش جاری شده است، کسانی که به این امر الهی گردن نهاده اند؛ امروز عیدشان است و باید بهشون تبریک گفت، بله امروز عید الله اکبر است برای بندگان صالح خدا که راه را از بیراهه شناخته و به امر خدایشان گردن نهاده اند و حبّ و ولایت مولا علی رو در دلهایشان جای داده اند.





1. خطبه حضرت رسول صلی الله علیه و آله در واقعه غدیر.
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی



ابلیسک (obelisk) برگرفته از یک واژه یونانی به معنای ستون برافراشته است. یک بنای یادبود باریک با قاعده‌ای مربع‌ شکل بوده که در بخش فوقانی آن یک هرم قرار داده شده است.
بر ساس اساطیر مصر باستان این بنا با خدای خورشید یعنی "رع" (Ra) مرتبط می‌شد. به این شكل که این نماد، اشعه‌ای از اشعه‌ های خورشید بود که به صورت سنگی درآمده و "رع‌" الهه خورشید درون این سنگ قرار دارد.
در زبان مصر باستان بر این بنا نام "تِجِن" (Tejen) نیز می‌نهادند، مصریان معتقد بودند بدنه بلند و باریک ابلیسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نیز مظهر دورکردن نیروهای منفی و باد و توفان است.
ابلیسک در دورانی نیز نماد ازیریس(Osiris) شد. زیرا اعتقاد بر این بود که این الهه توانسته بر تمامی خدایان دیگر تفوق بیابد به همین دلیل دارای قدرت‌هایی از هر یک از خدایان دیگر شده بود و لذا ابلیسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشید یا رب السماوات) نصیب ازیریس (خدای مرگ و دنیای زیرزمین) شد.
 نماد بانبجت قوچ بود و این دلیلی بود برای پرستش این حیوان توسط عده ای از مردم مخصوصاً در شهر مندیز (Mendes) در زمان باستان.
رابطه میان ابلیسک و فرقه‌های فراماسونی از اینجا آغاز می‌شود که انشاالله در مطالب بعد یك مقداری بهش می پردازیم.(1)



و مسلمانان از قدیم الایام به جهت تثبیت عبودیت و اطاعت خدای متعال، و به تاسی از حضرت ابراهیم (ع) روزهای عید قربان هر سه جمره را رمی می کنند.



راستی چند روز پیش كه تهران بودم یك چیزی خیلی جلب توجه می كرد، بیش از همیشه!! منظورم از این نوع ساختمانهاست،‌ به نظرتون خیلی زیاد نشدن؟ قطعاً از غفلت ما سوء استفاده می کنند و نماد سازی می کنند، باید توجّه داشته باشیم که یکی از نظریات مهم غربی ها در بحث نماد و نشانه شناسی این است که هرچه نماد و نشانه بیشتر باشد، فرهنگی که این نمادها از آن برخواسته اند، قویتر خواهد بود.(2)
این نظریه ای است که مطرح شده و در مقام عمل هم می بینیم که دارند بهش عمل می کنند.



من باز هم باید از دوستان خوبم عذرخواهی كنم كه كامنتهاشونو هنوز تایید نكردم،‌ درگیر امتحاناتم،‌ انشاالله فرصتی شد لطفتون رو جبران خواهم كرد.



1. http://www.mashreghnews.ir
2. کتاب نظریه های ارتباطات، لیتل جان، ترجمه دکتر نوربخش و دکتر میرحسینی.
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی


امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید:

فَالتَمِسُوا ذَلِکَ مِن عِندِ اَهلِهِ، فَاِنَّهُم عَیشُ العِلمِ، وَ مَوتُ الجَهلِ.
هُمُ الَّذِینَ یُخبِرِکُم حُکمُهُم (حِلمُهُم) عَن عِلمِهِم، وَ صَمتُهُم عَن مَنطِقِهِم وَ ظَاهِرُهُم عَن بَاطِنِهِم؛ لَا یُخَالِفُونَ الدِّینَ وَ لَا یَختَلِفُونَ فِیهِ فَهُوَ بَینَهُم شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ.

پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید، که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله رمز حیات دانش و راز مرگِ جهل و نادانی هستند.
آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع می دهد. نه با دین خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند، دین در میان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست.

نهج البلاغه، خطبه 147، (صفحه 193 ترجمه محمد دشتی).


این حدیث زیبا رو به عنوان مقدّمه ای برای ورود به بحث عرفانهای نوظهور داشته باشیم. همون عرفانهای کاذبی که این روزها مشتریان خاص خودش رو داره، البتّه یکی از اونها رو در پست قبل اشاره کردیم و شاید دلیل اصل و اساسی اون؛ جدا شدن از معارف ناب اهل بیت باشه، یا به عبارت دیگه جستن رستگاری از غیر اهلش.
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی



در جوامعی که دچار نوعی بی هوّیّتی شده اند، این فرهنگ کاملاً جا افتاده که افراد به نوعی درون گرا باشند و خیلی به فکر همنوع خود نباشند، و از این فرهنگها گاهی نمادها و یا تیکّه کلامهایی هم به فرهنگ ما رسوخ می کنه و ما به کار می بریم در حالی که متوجّه نیستیم، مثلاً اینکه می گیم این مشکل خودته. تو فرهنگ غنی ما یک همچین چیزی وجود نداره.
خوب حالا یک فرهنگی که زیربناش اینگونه مسائل هست، قطعاً نیازهایی متفاوت با ما دارند و برای مرتفع کردن این نیازها، راه حلهایی متفاوت بر می گزینند.
در مقابل، دین اسلام، علاوه بر اینکه از اصول اعتقادی بسیار غنی و قوی برخوردار هست، آیین مردم گرایی است و نسبت به سرنوشت انسانها دغدغه دارد، ما در مضامین دینیمون داریم که:
«مَنْ أَصْبَحَ وَ لَا یَهْتَمُّ بِأَمْرِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ»
آنکه صبح کند، در حالی که اهتمامی نسبت به امور مسلمانان [و سرنوشتشان] نداشته باشد، از آنان نیست. (1)
خوب برگردیم به بحثمون، یکی از نیازهایی که جوامع غیر مسلمان با آن دست به گریبان هستند؛ همین خلأهای روحی و یا نیاز به آرامش و یا مسائلی از این دست هست. و برای مرتفع کردن این نیازها، راه حلهایی مختص به خودشان ارائه می دهند، از جمله گرایش به عرفانهای کاذب.
بله این عرفانها در حقیقت، کاذب هستند یعنی در واقع عرفان نیستند، عرفان اصیل اسلامی چیزی دیگر است و یکی از اصول آن، مردم گرایی و اهتمام به امور دیگران است. (شاید همه ما تجربه کرده باشیم که چه آرامشی در پس پرده کمک به همنوع هست).
از دیگر اصول عرفان اصیل اسلامی خدا محوری است که توی مطلب بعد انشاالله به شرط حیات بهش می پردازیم.


1. النوادر، ضیاء الدین راوندی، تحقیق: سعید رضا علی عسکری، قم، دار الحدیث، 1377، چاپ اول، ص142.
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی

 

یکی دیگه از اصول عرفان اصیل اسلامی خدا محوری است. یکی از عرفای زمان ما که شخصیت عرفانی ایشون برای خیلی از ما جوونترها هم کاملاً مورد تایید هست و هیچ شکی در اون نیست، می فرماید: ای عزیز! برای یک خیال باطل، و یک محبوبیت جزئی بندگانِ ضعیف، یک توجّه قلبیِ مردم، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده.
یعنی خدا رو در نظر داشته باش و هدفت جلب رضایت مردم یا رسیدن به محبوبیت نزد آنها نباشد.
راستی این شخص عارف همان امام خمینی سلام الله علیه هست.
درسته که ما امام رو به شخصیت سیاسی ایشون بیشتر می شناسیم، امّا کمتر کسی می تواند در شخصیت عرفانی امام راحل تشکیک کند.
پس ایشان یک شخص مسلمان عارف به عرفان اصیل اسلامی است. باید ببینیم که در این خصوص چه می فرماید:

نام نیک را از خداوند بخواه؛ از صاحب قلبها (خداوند) بخواه که قلوب مردم با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهای اخروی و نعمتهای آن عالَم در همین عالم هم به تو کرامتها می کند؛ تو را محبوب می نماید؛ موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند؛ و تو را در دو دنیا سربلند می فرماید.(1)

یه جایی می خوندم که گاهی برخی از عارف نماها، آشنایی با چند اصطلاح عرفانی را ابزاری برای فخر فروشی و ریاست و حکمرانی بر دیگران قرار می دهند.
این دقیقاً همان چیزی است که عرفانهای کاذب امروزی به دنبال اون هستند، عقیده ای که درست مقابل و مخالف عقیده ما در خصوص عرفان اصیل اسلامی است.

 


الا یا اَیّها الساقی ز می پُرساز جامم را

که از جانم فرو ریزد، هوای ننگ و نامم را

از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد

برون سازد زهستی هسته نیرنگ و دامم را

از آن می ده که جانم را زقید خود رها سازد

بخود گیرد زمامم را، فرو ریزد مقامم را

امام خمینی (ره)



 

1. چهل حدیث امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی(ره)، چاپ چهارم، 1372، صص41 و 45.

فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی




میلتون، یکی از پرکارترین محققین در حوزه جامعه شناسی ادیان نوپدید می نویسد:
بیش از دو هزار فرقه معنویت گرا در آمریکا و بیش از دوهزار جریان معنویت جویی در اروپا است و درصد کمی از آنها مشترکند. در حقیقت، با گذشت حدود چهل سال، قریب به چهار هزار مکتب و فرقه عرفانی و معنوی در جهان غرب شکل گرفته است. این جریان های معنویت گرا، طیف بسیار متنوعی را شامل می شوند که از عرفان ادیان ابراهیمی تا استفاده از مواد مخدر و روابط آزاد جنسی را در بر می گیرد.(1)

به نظر می آد این آمار و ارقام به نحوی بیانگر این مساله هست که در عصر ما، جهان به سمت بازگشت به معنویت و یا بازگشت معنویت به زندگیها، به سر می برد.
امّا اینکه این معنویات نوظهور و یا به بیان دیگر عرفانهای کاذب توانسته حس کمال جوی انسانها رو اقناع کند و اونها رو همسو با فطرتشان قرار دهد، جای بحث و صحبت است.
یکی دیگه از تفاوتهای عرفانهای نوظهور و عرفان اصیل اسلامی این هست که:
عرفان های نوظهور فاقد شریعت و حقیقت هستند؛ فردی که عضوی از این عرفان هاست نمی داند که چه کار می کند؟ و می خواهد به کجا برسد؟ اما عرفان اسلامی، شریعت و مخصوصا با حقیقت توأم است، از راه عقل و منطق اعتقاداتمان را اثبات میکنیم و می دانیم که هدف عرفان اسلامی قربة الی الله است؛ یعنی سنبولیک و فانتزی ( سرگرم کننده و توخالی) نیست.(2)


1. http://erfan90.persianblog.ir
2. http://eslamehag.blogfa.com/post-54.aspx

فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی





      دو سال از هجرت پیامبر از مکّه به مدینه می گذشت، یک عدّه از مسلمانان که با پیامبر و یا بعد از ایشان به مدینه اومده بودند، اموالشون دست کفار مکّه مانده بود و در واقع اموال مسلمانان در این دو سال دست کفار مصادره شده بود و خودشان در وضع نامناسبی به سر می بردند.
      خبر آمد که کاروانی از بازرگانان مکّه از شام به سوی مکّه در حرکت است.
در خبر آمده بود که این کاروان را ابوسفیان هدایت می کند، همان کافری که معاند بود و در کفرش پابرجا و محکم بود، خوب این فرصت مناسبی بود که یک مقدار از اموال مسلمانان به دستشان برگردد، این اتّفاق افتاد و همین امر زمینه ساز جنگ بدر شد.
جنگی که باعث و بانی مستقیم اون، ابوسفیانِ زخم خورده بود، در تاریخ آمده که...
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی





      فدای اون حسینی
                                   که زیر تیغ قاتل
                                                            سرش بریده گشت و
                                                                                                به شیعیان دعا کرد








فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی




تا امروز خورده فرهنگهای زیادی وارد فرهنگ اصیل ما شده اند، به صورت تهاجمی و خواسته و یا به شكلی ناخواسته، یکی از اونها فرهنگی است که از غرب و آمریکا نیامده، بلکه خواستگاه آن کشور هندوستان است.
گاهی ما جوانترها، هدف را می بینیم و وسیله و راه رو اشتباه انتخاب می کنیم و در نتیجه به بیراهه می ریم و ممکنه به پرتگاه هم بیفتیم.


بله یک خورده فرهنگی که وارد کشور ما شده و فرهنگ بومی ما نیست، مکتب فلسفی یوگاست.


یوگا یعنی چی؟

یوگا رو آقای پاتانجلی هندی تاسیس کرد و برای اون هشت مرحله متصوّر شد، مرحله هشتم و مهمترین اون «سمادهای» (یعنی وصول به مرحله نیروانا) هست.

این آقا گفت: تمام کیهان انرژی است و چیزی به نام جسم وجود ندارد. (چه حرف قشنگی!!!!)

از جمله انسان که در این کیهان می زِیَد سرشار از انرژی است، می گفت؛ انسان هفت کالبد دارد که به صورت تودرتو و پیچیده است. درون هر کالبدی منبع عظیمی از انرژی است که در زیر ستون فقرات انسان است. (به آن کاندالینی یعنی منبع انرژی می گویند).

خلاصه اینکه این آقای پاتانجلی هشت فایده رو برای یوگا می شمارد که هفت تای اون به بدن بر می گرده مثل داشتن اندامی مناسب، صاف شدن شکم، صاف شدن صورت و... و در نهایت یک هدف و فایده معنوی به نام رسیدن به آرامش. (1)

واقعاً یوگا به آدم آرامش می ده؟

1. در هیچ کتاب فلسفی، علمی، مذهبی، این مطالبی که اساس یوگا هستند، تایید نشده است. (پس از هیچ راهی قابل اثبات نیست مگر تجربه یک شخص به نام پاتانجلی. یعنی این مکتب که یک مکتب فلسفی است، حتّی کتب فلسفی هم آن را تایید نمی کنند).
علاوه بر اینکه موسس این مکتب یکی از اصول آزاد سازی انرژی را رهاسازی غریزه و شهوات می داند که در هیچ دین و مذهبی پسندیده نیست و خود تنش زا و مخالف آرامش است.

2. این روزها به دلیل اینکه استرسها و هیجانات در زندگیها زیاد شده، از طرفی هم بعضیها به دلیل اینکه دستشون خالیه، به این روشها کشیده می شوند. این مال اونهاست، امّا ما که معجونی انسان ساز به نام قرآن داریم، باید به اون مراجعه کنیم، در قرآن خدای خالق رحمن می فرماید: «اَلَّذِینَ آمَنُوا وَتَطمَئِنُّ قُلُوبِهِم بِذِكرِ اللهِ أَلَا بِذِكرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبِ» (2) اگر از عربی کمی بدانیم، متوجّه خواهیم شد که فراز آخر آیه معنای حصر می دهد، یعنی تنها راه اطمینان قلب و آرامش، اعتماد به خداست.

3. این آیات رو ببینید:

اَقِمِ الصَّلُوهَ لِذِکرِی (نماز به جهت نیل به حضور بیشتر خداست) (3)

اَلَا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبِ (با یاد خدا قلب انسان به آرامش می رسد) (4)

یَا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّهِ... (ای کسانی که به آرامش عمیق و ناب دست یافتید، شما اهل من شده اید و در بهشت کنار من قرار دارید، «بهشت شما این است که کنار من هستید».(5)

اگر این سه آیه در کنار هم گذاشته شود، به دست می آد که تنها راه و روش جهت نیل به اهل الله شدن و کنار او به آرامش ابدی نایل شدن، شریعت است. یعنی همان نسخه ای که خدا در کتاب رسولش برای هدایت انسان ارسال کرد.

بی جهت به بیراهه نرویم. اگر کسی واقعا به دنبال تعالی و رشد معنوی است تنها یک راه دارد و آن متن کتاب خداست. راه دیگری نیست بلکه به بیراهه رفتن است.

از کسانی که هنوز شک دارند، می خوام که یک مدّت برای رسیدن به نتیجه مطلوب به خدای خودشان اعتماد کنند، واقعاً! یک مدّت کوتاه می توان امتحان کرد، ببینید فقط همینکه چند روزی یک وعده نماز رو در مسجد باشیم، همینکه روزی دو آیه از قرآن رو بخونیم، به چه آرامشی خواهیم رسید.

این مکاتب، با اون حرفهای ظاهراً شیرین و قشنگ، مال فرهنگ ما نیست، بلکه ما خودمان فرهنگ غنی داریم، با راهکارهای بسیار خوب برای به آرامش رسیدن. طی بیش از هزار سال که دین اسلام همراه فرهنگ غنی ملّت ایران هست، این فرهنگ شکل گرفته است و همه ما وظیفه حفظ اون رو داریم. پس باید بیشتر حواسمون جمع باشه.



1. مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، سی دی عرفانهای نوظهور.
2. سوره رعد، آیه 28.
3. سوره طه، آیه 14.
4. سوره رعد، آیه 28.
5. سوره فجر، آیه های 27 تا 30.
فناوری اطلاعات


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : یکی