موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
سقوط آزاد شاهین نجفی گفت: بین موقعیت من و سلمان رشدی تشابه کمی وجود دارد چرا که سلمان رشدی میتواند در زندگی مخفی خود کتاب بنویسد اما من باید روی صحنه باشم و اکنون این موقعیت از من سلب شده است. ادامه مطلب ... شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 15:41 :: نويسنده : یکی
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رویترز اعلام کرد با افزایش واردات نفت اروپا و آسیا از ایران در ماه می صادرات نفت ایران طی این ماه روندی کاهشی نداشته است. ادامه مطلب ... چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 15:27 :: نويسنده : یکی
با گذشت سه ماه از سال هنوز میزان واقعی افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی مشخص نشده است اما براساس اعلام مسوولان قرار است تا پایان خرداد ماه افزایش حقوق این افراد نهایی و اعلام شود. ادامه مطلب ... چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 15:18 :: نويسنده : یکی
ترس شاهین نجفی از اعلام محل استقرارش نشان دهنده کارکرد روزافزون شریعت شیعی در جهان است. * توهین به مقدسات شیعیان به بهانه افسون زدایی از جوامع در حال توسعه، در حقیقت بخش مهم و نوک پیکان سلطه گری فرهنگی جهان غرب است.برای تحمیل عناصر فرهنگی خود به جوامع دیگر، ابتدا باید عناصر فرهنگی حاکم بر آن جامعه را دچار تزلزل کرد. یکی از مهمترین عوامل تثبیت و قدرت دهنده به عناصر فرهنگی یک جامعه، مقدسات حاکم بر آن جامعه است. به گونه ای که با تخریب این ستون های مستحکم به راحتی می توان فرهنگ آن جامعه را به نابودی کشاند. غربیان که به غلط علت پیشرفت خود را در تقدس زدایی و جدا شدن از دین و معنویت و مقدسات جستجو می کنند، برای تسلط اقتصادی و سیاسی بر سایر جوامع در حال توسعه، باید در قدم اول زمینه های قداست زدایی را در آن جامعه فراهم سازند. در مقابل این روند مبارزه با مقدسات و معنویات، شریعت پویای شیعه تا به امروز بیشترین مقاومت را داشته است. شیعیان نه تنها توانسته اند باورها و مقدسات خود در این طوفان تهاجم فرهنگی حفظ کنند بلکه تا حدود زیادی موفق به نشر این باورهای مقدس به سایر جوامع نیز شده اند. همانطور که همه می دانیم در ایام محرم، شیعه و سنی، مسیحی و زرتشتی، یهودی و لائیک در ایران برای امام حسین(ع) احترام قائل هستند و عزاداری می کنند. نشانه های ترویج عشق و ارادت جهانیان به ائمه اطهار و ولایت و عدالت و سایر باورهای مقدس شیعه در دنیا به وضوح دیده می شود. حکم ارتداد سلمان رشدی و مخفی شدن او از ترس کشته شدن برای اثبات شکست عملیات تقدس زدایی در بین مسلمانان و شیعیان، کافی است. ![]() اما شاهین نجفی که با توهین به امام هادی به دنبال نقطه عطفی برای شهرت دوباره خود می گردد، این روزها مجبور به مخفی شدن در پستوی کوچه و خیابان های آلمان شده است. * نجفی در مصاحبه با بی بی سی فارسی از بیان محل استقرار خود طفره رفته و می گوید برای حفظ جان خود مجبور است که به صورت مخفی زندگی کند. او توهین به ائمه را آگاهانه و نوعی تابو شکنی که از دل و زندگی شخصی اش برمی آید می داند و تمام تلاشش را می کند تا اثبات کند که این آهنگ “توهین به مقدسات شیعه” نیست! این در حالی است که او در آهنگی به نام “نقی” به ساحت امام هادی، امام زمان و همچنین امام خمینی و امام خامنه ای به شکلی زشت و بی پرده توهین های جنسی و غیرجنسی می کند. ترس و دستپاچگی نجفی برای اثبات عدم توهین به مقدسات، اولین نشانه های نابودی و مرگ تدریجی اوست. دست و پا زدن هایی که دیگر فایده ندارد و تلاش بی بی سی و صدای امریکا هم برای تطهیر او به جایی نخواهد رسید. جالب اینجاست که هرگاه غرب، مقدسات مسلمانان را زیر سوال می برد و با واکنش محکم مردم مواجه می شود، سعی می کند تا اصل توهین را زیر سوال برده و اثبات کند که اصلا منظورشان توهین به مقدسات نبوده است. اما این حناها دیگر برای ما رنگی ندارد. حکم ارتداد غیرمستقیم شاهین نجفی از طرف یکی از مراجع شیعه، برای پیوستن او به تاریخ بس است. شاید این روزها کمی آوازه ی بی اخلاقی ها و توهین های او در بی بی سی و صدای امریکا پیچیده باشد ولی چندی نخواهد گذشت که شاهد به زباله انداخته شدن انسان های بی کارکردی چون او توسط اربابانشان خواهیم بود. چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 15:1 :: نويسنده : یکی
موجهايي از آب و آتش(اروند) اروند را رودي وحشي خواندهاند. با جزر و مدي هولناك. با دو مسير متفاوت. عمقي وحشتناك، اما حالا خروشي هميشگي... بهتر است بگويم اروند رودي وحشي بود، اما اينك بر خلاف ظاهر ناآرام و متلاطمش، دروني رام و مغموم دارد و بيتاب است، اروند! آرام باش، آرام! ما نيز داغداريم... ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 11:37 :: نويسنده : یکی
فقط دريا ميداند كه تو كجايي!(خلیج فارس) آن روزها تنها راه رسيدن به آبادان، دريا بود، اما در دريا جنگيدن تنها چيزي بود كه فكرش را هم نميكرديم. ماهها از محاصره آبادان ميگذشت و عراقيها از 360 درجه محيط آن، 330 درجهاش را در اختيار داشتند. آنچه براي ما مانده بود، حد فاصل ميان رود بهمنشير بود و اروند رود. از شمال هم به كارون و خرمشهري ميرسيدي كه مدتها از سقوط آن ميگذشت. بايد از ماهشهر سوار لنج ميشدي و به سمت غرب ميآمدي و اگر هواپيماهاي عراقي امان ميدادند، ميرسيدي به خسروآباد. از آنجا هم روي جاده زير آتش، خودت را ميرساندي به شهر آبادان... ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 11:30 :: نويسنده : یکی
هر چه هست همينجاست؛ توي كوچههاي خاكي(فتح المبین) اگر تپه به تپه، وادي به وادي اين سرزمين زبان داشت از حماسههاي فرزندان اين سرزمين ميگفت. از پل ناجيان كه عبور ميكني، به شيارهاي معروفي ميرسي كه ماههاي نخست جنگ، شاهد حماسههاي بسيار بودند: شيار شيخي، شيار المهدي، شيار شليكا. اين منطقه، عمليات فتحالمبين را در خود ديده است و امتداد اين جاده ميرسد به سايتهاي رادار چهار و پنج و ارتفاعات ابوسلبيخات و رودخانه رفاعيه... ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : یکی
اين دژ هرگز گشوده نخواهد شد «دزفول را فراموش نكنيد»! اين جملهاي بود كه در پايگاههاي هوايي عراق، براي خلبانها درشت نوشته بودند. دزفول دروازه خوزستان بود و خوزستان دروازه ايران. اين را هم دزفوليها خوب ميدانستند و هم بعثيها. از همان روزهاي اول، مردم دزفول فهميده بودند كه بايد بمانند، مقاومت كنند، مجروح شوند و شهيد بدهند، تا شهرهاي ديگر بمانند. آنها ياد گرفته بودند كه چطور با يك موشك كه از ناكجا آباد بر سرشان فرود ميآيد، كنار بيايند. مثل آن مادر پيري كه دو تا از پسرهايش شهيد شده بودند، آمده بود كوچه را آب و جارو ميكرد. ميگفت كه دلم ميخواهد وقتي بسيجيها آمدند اينجا، ببينند كه ما هنوز هستيم و پشتشان را خالي نكردهايم. يا مثلاً آن روز كه انتخابات رياست جمهوري بود. شب قبلش پنج تا خمپاره زدند به شهر، فردا مردم شهدايشان را بردند سردخانه، بعد رفتند به كانديدايشان رأي دادند، بعد شهدايشان را بردند به سمت گلزار شهدا تا بگويند نبض حيات، نبض اسلام و انقلاب هنوز در دزفول ميزند. ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 11:26 :: نويسنده : یکی
با وضو وارد شوید(دو کوهه) «دوكوهه» آخرين ايستگاه قطار بود؛ بچهها از همين جا به مناطق مختلف در خطوط مقدم اعزام ميشدند. دوكوهه نام آشناي همه رزمندههاست. ردپاي همه شهيدان را ميتواني توي دوكوهه پيدا كني. دوكوهه پادگاني نزديك انديمشك و متعلق به ارتش كه زمان جنگ، بخش جنوبي آن سهم سپاه شد. اين ساختمانهاي خالي هر كدام حكايتي هستند براي خودشان. گوشات را روي ديوار هر كدام كه بگذاري، صدايي ميشنوي. صداي يكي كه روضه قاسم ميخواند، صداي كسي كه روضه علي اكبر...، اينجا ديوارها هم چون بچهها زخمياند هنوز. نگاه كن شايد پوكه فشنگي تو را مهمان گذشته كند، تعجب نكن. گاهي وقتها، عراقيها بمبهايشان را يكراست سر همين پادگان خالي ميكردند، تا شايد اينجا خالي شود... ادامه مطلب ... سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : یکی
سرزمين نبردهاي تن به تانك (هويزه) نام خرمشهر را كه ميشنوي (حتي اگر موضوع سخن دفاع مقدس نباشد) بياختيار در ذهنت مينشيند دفاع مردانه، كوچه به كوچه دويدنها، خانه به خانه جنگيدنها و چهره معصوم جهانآرا. وقتي نام آبادان را ميبري آنچه به ذهنت ميرسد پيرمردي است كه سوار بر دوچرخه ركاب ميزند تا خود را به مقر سپاه آبادان برساند و خبر نفوذ دشمن از سوي نخلها را به بچههاي سپاه بدهد. نبرد در ميان نخلها، فرار و به آب زدن دشمن و داغ حسرت اشغال شهر بر دلهاي سياه، تصاوير ديگري است كه كلمه آبادان با خود به ذهن ميآورد. وقتي ميگويي دزفول ياد موشك و آوار و كودكان بيجان و مادران زار نشسته بر آوار ميافتي و دهلاويه چمران را به ياد تو ميآورد، نبرد در دشتهاي همواره و عقبنشيني تانكها. هويزه با شهيد علمالهدي عجين است. با خاطرات نبرد نابرابر عدهاي محدود در مقابل لشكر تانكها و به خون غلتيدنهاي جوانان مؤمن و... ادامه مطلب ... سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 12:27 :: نويسنده : یکی
![]() ![]() |